رأی هیأت تخصصی مالیاتی ، بانکی دیوان عدالت اداریقانون مالیات های مستقیم
موضوعات داغ

رأی هیأت تخصصی مالیاتی ، بانکی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 140109970906010317 مورخ 1401/05/23

رأی هیأت تخصصی مالیاتی ، بانکی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 140109970906010317 مورخ 1401/05/23

نکات برگزیده مطلب
  • دانش قدرت است
  • در آینده ممکن است
  • طرفداران تیم های هیبز و رز کانتی در فینال
  • نکته روز : دوباره همان مرد
  • طرفداران تیم های هیبز و رز کانتی در فینال
  • اسپیث در خطر از دست رفتن
رأی هیأت تخصصی مالیاتی ، بانکی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 140109970906010317 مورخ 1401/05/23

شماره دادنامه:  140109970906010317    کلاسه پرونده:    نوع پرونده: درخواست ابطال تاریخ دادنامه: 1401/05/23
شاکی: …..  

نتیجه رسیدگی: رای به عدم ابطال مصوبه 

 طرف شکایت: امور حقوقی دولت و سازمان امور مالیاتی کشور

مرجع صدور رای: ھیات تخصصی

مصوبه ھا:

_ماده 9آئین نامه اجرائی ماده 34قانون مالیاتھای مستقیم موضوع تصویب نامه شماره /3869ت 52885
ھـ مورخ 95/1/21ھیات وزیران – 3869ت – – 52885ھـ ھیات وزیران 1395/01/21ماده
9
_ نظریه دفتر فنی و حسابرسی مالیاتی به شماره –23214076ص مورخ – 232 14076 96/8/29
ص اداره کل فنی و حسابرسی مالیاتی سازمان امور مالیاتی 1396/08/
29
_نظریه دفتر فنی و حسابرسی مالیاتی به شماره 14076ـ 232ـ ص مورخ 29ـ 8ـ 1396ابطال نشد.
هیات تخصصی مالیاتی ، بانکی
* شماره پــرونـــده
*
شـاکــی
* طرف شکایت : سازمان امورمالیاتی کشورامور حقوقی دولت
* مـوضـوع شـکـایت و خـواستـه : تقاضای صدور دستور موقت مبنی بر توقف اجرای مقررات ماده 9آئین نامه اجرائی ماده  34قانون مالیاتهای مستقیم و نیز نظریه دفتر فنی و حسابرسی مالیاتی به شماره 14076ـ 232ـ ص مورخ 29ـ 8ـ 1396و سپس ابطال آن ها.



* شاکی دادخواستی به طرفیت سازمان امورمالیاتی کشورامور حقوقی دولت به خواسته تقاضای صدور دستور موقت مبنی بر توقف اجرای مقررات ماده 9آئین نامه اجرائی ماده  34 قانون مالیاتهای مستقیم و نیز نظریه دفتر فنی و حسابرسی مالیاتی به شماره 14076ـ 232ـ ص مورخ 29ـ 8ـ 1396و سپس ابطال آنها به دیوان عدالت اداری تقدیم کرده که به هیأت عمومی ارجاع شده است متن مقرره مورد شکایت به قرار زیر می باشد :
آئین نامه اجرائی ماده  34قانون مالیاتهای مستقیم: ماده -9گواهی موضوع ماده  34 قانون توسط اداره امور مالیاتی صلاحیتدار برای هر یک از اموال و دارایی ها به تفکیک به صورت موردی و ظرف مدت یک هفته پس از پرداخت مالیات متعلق صادر خواهد شد.
حسابرسی مالیاتی به شماره 14076ـ 232ـ ص مورخ 29ـ 8ـ 1396
جناب آقای ………..
مدیر کل محترم امور مالیاتی …………….
بازگشت به نامه شماره
31884؍255؍د مورخ 17؍8؍ 1396و عطف به نامه سرکار خانم …………….. همسر مرحوم …………….. متوفی سال 1395
وارده به شماره 13392مورخ 29؍7؍ 1396در خصوص «عدم اقدام اداره امور مالیاتی نسبت به درخواست صدور گواهی موضوع ماده 34قانون مالیات های مستقیم اصلاحی مصوب 31؍4؍ 1394بابت یک چهارم از اموال منقول و غیرمنقول متوفی به عنوان سهم الارث همسر نام برده، به این دلیل که با اصلاح قانون مالیات مستقیم، صدور گواهی پرداخت مالیات بر ارث بر اساس سهم الارث ورثه امکان پذیر نیست» به آگاهی می رساند:
به موجب ماده 9آیین نامه اجرایی موضوع تبصره  2ماده 34اصلاحی قانون مالیات های مستقیم گواهی موضوع ماده 34قانون توسط اداره امور مالیاتی صلاحیت دار برای هر یک از اموال و دارایی ها به تفکیک، به صورت موردی و ظرف مدت یک هفته پس از پرداخت مالیات متعلق صادر خواهد شد.بنابراین در صورت تسلیم درخواست صدور گواهی موضوع ماده 34قانون یاد شده بابت هر یک از اموال و دارایی های متوفی فارغ از سهم الارث هریک از وراث، لازم است گواهی مذکور برای آن مال پس از پرداخت مالیات متعلق، مطابق مقررات صادر گردد.
_ مدیر کل دفتر فنی و حسابرسی مالیاتی
*دلایل شاکی برای ابطال مقرره مورد شکایت :
دراصلاحیه اخیر التصویب قانون مالیاتهای مستقیم در تاریخ 31ـ 4ـ 1394مأخذ محاسبه مالیات معطوف به اموال گردیده است لیکن دلیل بر این نمی شود که سازمان امور مالیاتی مطالبه و اخذ مالیات را ، نسبت به سهم الارث هر یک از وراث متنفی و مالیات متعلقه را فارغ از نسبت سهم الارث هریک از ورثه ، متوجه اموال منقول یا غیر منقول متوفی نماید . و یا به عبارت دیگر مفهوم و مصداق سهم الارث هر یک از وراث را ، به کلی از قاموس فصل ارث قانون مالیاتهای مستقیم حذف وصرف ًا به اموال اعتبار دهد و مفاصا حساب ارث را نیز برای هر یک از اموال و دارائی های متوفی  فارغ سهم الارث آنها از ترکه صادر نماید .
مغایرت آشکار مطالبه و اخذ مالیات بر ارث فارغ از نسبت به سهم الارث هریک از وراث و نیز موضوعیت دادن به اموال بدون در نظر گرم سهم الارث و طبقه آنان  به جهات و دلایل ذیل محکوم به بی اعتباری است :
اولاً ـ مستند ًا به ماده  1 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 1366و اصلاحیه های بعدی که دامنه شمول مقررات قانون مالیاتهای مستقیم را مشخص نموده ، ایناشخاص هستند که مشمول پرداخت مالیات می باشند نه اموال ” . همانگونه که فوق ًا تبیین گردید حق و تکلیف ناظر بر اشخاص است . یا به عبارت دیگر اشخاص هستند که موضوع حق و تکلیف واقع می شوند . هدف قانون گذار از حکم مارالاشاره ، اعتبار دادن به اشخاص در امر شمول مالیات و همچنین متوجه نمودن حق و تکلیف به سوی اشخاص است نه اموال . به تبع همین امر در مالیات بر ارث  که یک قسم از مالیات بر دارائی
می باشد
 اموال ، در سایه و ظل اشخاص به دلیل وجود یک رابطه اعتباری ، که از آن به مالکیتتعبیر می نمائیم اعتبار می یابند و مستق ًلا دارای اعتبار و اینکه موضوع حق و تکلیف گردند نمی باشند . اگر چه کل ترکه به دلیل شراکت قهری وراث ، بستانکاران متوفی و موصی له ، به جهت اینکه موضوع حق و تکلیف قرار می گیرد، دارای یک شخصیت حقوقی می باشد . اما با اخراج حقوق و دیونی که به ترکه تعلق می گیرد وتصفیه آن ، این شراکت قهری به هم خورده و ترکه شخصیت حقوقی خود را از دست می دهد که در این زمان، مالکیت هر یک از وراث نسبت به سهم الارث ظهور می نماید . افزون بر این ،به استناد بند  1 از ماده  1 قانون مورد بحث سبب تعلق مالیات بر دارائی مالکیت است. مالکیت یک نوع رابطه اعتباری ( نه حقیقی )است که بین انسان و
شیء برقرار می گردد
. بنابر این آنچه در بند 1 از ماده  1 قانون مالیاتهای مستقیم به آن اعتبار داده شده اشخاص هستند که می توانند طرف حق و تکلیف واقع شوند که مالکیت یکی از شقوق حق ، بلکه کامل ترین آن می باشد .
ثانیاً: قانون گذار در بیان اسباب ارث ، طبقات ، درجات ، موانع ارث و همچنین تعیین سهم الارث هریک از وراث ـ اعم از اینکه به فرض یا قرابت ارث ببرند ـ از صریح آیات قران کریم و فقه امامیه پیروی نموده است . بنا براین ماده 9آئین نامه اجرائی ماده  34قانون مالیاتهای مستقیم که مشعر بر این است : ” گواهی موضوع ماده 34 قانون توسط اداره امور مالیاتی صلاحیتدار برای هر یک از اموال و داراییها به تفکیک به صورت موردی و ظرف مدت یک هفته پس از پرداخت مالیات متعلق صادر خواهد شد. ” و همچنین نظریه دفتر فنی و حسابرسی مالیاتی به شماره 14076ـ 232ـ ص مورخ 29ـ 8ـ 1396که اساساً به اجزاء ترکه ـ اموال ودارئی های متوفی ـ اعتبار داده  نه به ورثه که مالک این اموال گردیده اند  و از طرف دیگر، سهم هریک از ورثه را نسبت به سهم الارث از اموال مبنای مالیات نمی داند ، بلکه مالیات هر یک از اموال و دارائی های متوفی را بدون مطمح نظر داشتن سهم الارث هر یک از وراث و بصورت کل محاسبه و اخذ می نماید بر خلاف موازین قانونی می باشد .
ثالثاً تبصره  4 ماده 17 قانون مالیاتهای مستقیم تصریح دارد: در مواردی که وراث سهم خود از اموال موضوع بندهای  4 ،2و  5این ماده را به اشخاص ثالث یا وراث دیگر انتقال دهند،………………” حکم مارالاشاره در این تبصره ، دلالت بر این دارد که ورثه می توانند در سهم الارث خود تصرف نمایند . بنابراین وقتی ورثه می توانند در اموال و دارائی متوفی نسبت به سهم الارث خود تصرف نمایند ، مفروض سازمان امور مالیاتی در حذف سهم الارث و عدم مطالبه مالیات نسبت به آن و ایض ًا عدم صدور گواهی ارث نسبت به سهم الارث ، فاقد وجاهت قانونی می باشد . چگونه هریک از ورثه می توانند نسبت به سهم الارث خود مستق ًلا و فارغ از سایرورثه تصمیم گیری نمایند اما این امر در مطالبه و اخذ مالیات و نیز صدور گواهی نسبت به سهم الارث ، موثر در مقام نیست .
ماده 182 قانون مالیاتهای مستقیم تنها موردی می باشد که قانون گذار اجازه داده تا مطالبه و اخذ مالیات از غیر مودی اخذ شود . قانون گذار در ماده 17قانون مالیاتهای مستقیم صرفاً محاسبه مالیات را با نرخ های معین متوجه اموال و دارائی های متوفی نموده ، که این امرنمی تواند به عنوان یک مستمسک در دست سازمان امور مالیاتی قرار گیرد تا از اخذ مالیات نسبت به سهم الارث و صدور گواهی موضوع ماده 34 نسبت به سهم الارث هریک از وراث خودداری و آن را ـ فارغ از سهم هر یک از وراث ـ متوجه کل یک مال یا دارائی نماید.
فلذا با عنایت به موارد اشعاری و اینکه در قوانین موضوعه کشور و همچنین به استناد مدلول ماده 1 که اشخاص مورد حکم و در دایره شمول مالیات قرار گرفته اند و بند 1ماده مذکور که ناظر بر مالیات دارائی است و اموال را به تبع مالکیت اشخاص مشمول مالیات می داند ، و نیز ماده 17قانون مالیاتهای که صرفانرخ هرنوع از اموال و دارائی های متوفی را مشخص نموده که به هیج وجه نافیسهم الارث نمی باشد و ایضاً تبصره 4 ماده  مذکور که تصریحاً  سهم الارث را مورد حکم قرار داده ، خواستار ابطال مصوبه موضوع شکایت گردیده است.
* در پاسخ به شکایت مذکور ، معاون امور حقوقی دولت به موجب لایحه شماره 49035مورخ 29؍3؍ 1401به طور خلاصه توضیح داده است که :
1_ برخلاف ادعای شاکی، ماده 9 مصوبه مورد شکایت به هیچ وجه در بردارنده حکمی که ناظر به میزان مالیات و میزان و نحوه مسئولیت هر یک از وراث نسبت به مالیات متعلقه باشد، نبوده و صرف ًا بیانگر این موضوع است که پس از پرداخت مالیات متعلق به هر یک از اموال و دارایی های به جای مانده از متوفی، گواهی موضوع ماده 34 قانون مالیات های مستقیم که ناظر به پرداخت مالیات بر ارث هر مال است. برای آن مال صادر خواهد شد و در این صورت ورثه می توانند بر اساس سهم الارث خود نسبت به آن مال تصرف نمایند.
2_
برخلاف ادعای شاکی در تبصره 4ماده 17 قانون مالیات های مستقیم سخن از انتقال سهم وراث از اموال به اشخاص ثالث یا وارث دیگر و تصرف در آن به میان آمده و نه تصرف در خود مال یا دارایی متوفی و در نتیجه همچنانکه در ادامه تبصره مزبور قانون گذار بیان داشته و شاکی آن را در دادخواست خود مورد اشاره قرار نداده، در این صورت، «… علاوه بر مالیات بر ارث به شرح این فصل، مشمول مالیات طبق مقررات فصول مربوط خواهد بودبنابراین از نظر قانون گذار، شرط انتقال خود ماترک، پرداخت مالیات بر ارث متعلق به هریک از اموال است و انتقال سهم امری علی حده است. با این وصف، مفاد مصوبه مورد شکایت در بردانده حکمی افزون بر حکم مقنن نیست و مفاد ماده 9 آیین نامه اجرایی ماده 34قانون مالیات های مستقیم به هیچ وجه
ناظر به میزان سهم الارث و میزان مسئولیت هر یک از وراث برای پرداخت مالیات بر ارث نبوده و در نتیجه مغایرتی میان مفاد آن با مقررات قانونی مورد استناد شاکی متصور نیست
.

رأی هیأت تخصصی مالیاتی ، بانکی دیوان عدالت اداری
با عنایت به اینکه در مصوبات مورد شکایت یعنی ماده  9آیین نامه اجرایی ماده 34قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1394و نیز نظریه دفتر فنی و حسابرسی مالیاتی به شماره 232 14076ص مورخ 29؍8؍ 1396صدور گواهی موضوع ماده 34قانون، دایر مدار اموال شده است و نه وراث ، بدین معنا که در جهت اجرایی نمودن مفاد ماده 34قانون یاد شده برای تسلیم اموال و ماترک متوفی یا ثبت معاملات راجع به آنها ، اشخاص موضوع قانون یاد شده موظف و مکلف شده اند که بدو ًا تکلیف مالیات متعلق به اموال را مشخص نموده و بعد از اینکه گواهی اخذ پرداخت مالیات متعلق به اموال و نه سهم هر ورثه از اموال ، ارایه گردید ، می توانند نسبت به تسلیم اموال یا انجام معاملات راجع به آنها اقدام نمایند و در مصوبات مورد شکایت نیز به نحو صحیح مفاد قانون بیان شده است که صدور گواهی موضوع ماده 34قانون در ادارات مالیاتی صلاحیت دار برای هر یک از اموال و دارایی ها به تفکیک باید به صورت موردی صادر و ارایه گردد و این موضوع فارغ از سهم هر یک از ورثه از اموال یا داریی ها یا مالیات متعلق به هر ورثه می باشد، بنابراین مصوبات مورد شکایت در حدود قانون بوده و مغایرتی احراز نمی شود، به استناد بند ب ماده 84از قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 1392رأی به رد شکایت صادر می نماید. رأی مزبور ظرف بیست روز پس از صدور قابل اعتراض از ناحیه ریاست معزز دیوان عدالت اداری یا ده نفر از قضات گرانقدر دیوان می باشد.


محمد علی برومند زاده
رئیس هیأت تخصصی مالیاتی ، بانکی
دیوان عدالت اداری

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

دکمه بازگشت به بالا